-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(41947)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(16916)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13945)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(7994)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2955)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2869)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2449)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2210)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1696)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1660)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:29069 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

با توجه به آيه و لا تحسبن الذين... اگر منظور از مرگ خارج شدن روح است پس چگونه شهيد مرده نيست؟
1) برخلاف تصوّر برخي از ماديّون، منظور از حيات در آيه شريفه مطروحه در سؤال، حيات حقيقي است نه صرفاً باقي ماندن نام نيك زيرا؛ اولاً در آيه ديگري (بقره/154) از حيات شهيد به {A{/Bلكِنْ لا تَشْعُرُونَ {w13-15w}{I2:154I}/}A} ({Mولي شما نمي فهميدM}) تعبير شده است در حاليكه موضوع نام نيك را همه مي فهمند. ثانياً در آيه مطرح شده در سؤال، خداوند اوصافي مانند روزي گرفتن و شاد بودن از نعمتهاي او را براي شهيد ذكر كرده است كه از ويژگيهاي حيات واقعيِ خارجي است و نه مقولاتي از قبيل باقي ماندن نام نيك. 2) منظور ازحيات و زندگي براي شهيد، حيات برزخي است كه ارواح در عالم پس از مرگ دارند نه زندگي جسماني و مادي. حيات برزخي همان عالم قبر است كه مردگان در آنجا تا قيامت معذّب يا متنعّم خواهند بود. 3) حيات برزخي به وسيله حواس انسان قابل درك نيست؛ چرا كه حسّ انسان از درك ماوراء حيات مادي و جسماني عاجز است و حتّي چه بسا آن را فناء و نابودي بپندارد. 4) تصوّر حيات برزخي و در مرحله بالاتر باور قلبي به آن، به درك بُعد غيرجسماني انسان، يعني روح او وابسته است. روح انسان حقيقتي است فراتر از بدن و احكام آن با احكام و ساير تركيبات مادي، متفاوت است. روح، بخشي از وجود آدمي است كه با بدن متحد است و به وسيله اراده، شعور و ساير صفات ادراكي، آن را اداره مي كند. شخصيت انسان به بدن نيست كه با مرگ و تجزيه و پراكنده شدن اجزاء تركيبي بدن، از بين برود. بلكه پس از مرگ، حقيقت و شخصيت انسان باقي مي ماند و در يك حيات و سعادت جاويدان يا شقاوت ابدي به سر مي برد. سعادت و شقاوت او در آن حال به ملكات نفساني و اعمال او در اين جهان بستگي دارد و نه به ويژگيهاي جسماني و شئون اجتماعي او. و چون شهيد؛ با ويژگيهاي قرآني، عاليترين نمودار شخصيت انساني است، مسلماً حيات برزخي او، سعادتمندانه خواهد بود آن هم سعادت در بالاترين درجه خود. 5) از آياتي كه درباره روح سخن گفته اند، فهميده مي شود كه روح از عالم ملكوت است و عالم ملكوت و «امر»، مان كلمه «كُنِ» وجودي است؛ يعني موجودي است كه يكدفعه به وجود مي آيد. نه از قبيل عالم خَلْق كه براي موجود شدن، نيازمند سپري كردن مراحل طبيعي خاصي باشد همان طور كه در عالم ماده ملاحظه مي گردد. براي اطلاع بيشتر از عالم امر و ملكوت به عنوان مثال به آيات زير مي توان مراجعه كرد: {A{/Bوَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ {w3-7w}{I32:9I}/}A} {V(سجده/9)V}، {A{/Bوَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ{w1-7w}{I54:50I}/}A} {V(قمر/50)V}. مفاد آيات فوق آن است كه عالم ملكوت، عالمي است كه وجود آن تدريجي نيست. يعني هنگام موجود شدن به شرائط و قيودي از قبيل زمان و مكان كه قبلاً وجود داشته باشد احتياج ندارد. روح انسان هم از موجودات چنين عالمي است كه به يكباره در كالبد انسان موجود مي شود آن گاه اين موجود بي هويّت، در بستر يك همزيستي با بدن و با بهره گيري از امكاناتي كه همين بدن مادي در اختيار او قرار مي دهد، هويّت خاصي آن هم با اختيار و اراده و آگاهانه، كسب مي كند. همين هويّت و شخصيت است كه عالم برزخ، منشأ آثاري براي آن موجود (روح) مي گردد. 6) آيات متعددي از قرآن به وجود عالم برزخ اشاره دارند از آن جمله است: {A{/Bوَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ {w11-17w}{I23:100I}/}A} {V(مومنون/100)V}. برزخ هم به معني حاجز و مانع است. مانع و فاصله ايست بين دنيا و قيامت. 7) شهيد در كسب هويّت و كمال انساني، مدارج عالي و ارزشمندي را پيموده است. او براي مقابله با موانعي كه عده اي با تمايلات پست حيواني در اجتماع بشري ايجاد كرده اند، جِدّ و جَهدِ فراواني به خرج مي دهد تا آنجا كه از بزرگترين سرمايه خود يعني هستي و وجود خود در اين راه مقدس و ارزشمند مايه مي گذارد. در قرآن و احاديث معصومين، توصيف هاي گران قدري از اين انسان والا شده است. علاوه بر نمونه ذكر شده در سؤال مي توان به نمونه هاي زير اشاره كرد. آل عمران/157، بقره 154، از احاديث نيز به دو نمونه اشاره مي گردد. الف) {Hعن ابي عبدالله(ع): {/Bسَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ {w1-4w}{I13:24I}/} علي الفقر في الدنيا {/Bفَنِعْمَ عُقْبَي اَلدَّارِ{w5-7w}{I13:24I}/} قال: يعني الشهداء H} امام صادق(ع) فرمود: {Mمنظور از {/B«سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ»{w1-4w}{I13:24I}/} يعني صبر بر فقر در دنيا و {/B«فَنِعْمَ عُقْبَي اَلدَّارِ»{w5-7w}{I13:24I}/} يعني شهداء.M} {V(بحارالانوار، ج 8، ص 142) V} ب) قال اميرالمؤمنين(ع): {Hان افضل النّاس بعد الاوصياء الشهداء:H}{V(بحارالانوار، ج 32، ص 274)V}: برترين مردم پس از اوصياء و جانشينان پيغمبر(ص) شهداء هستند» مرگ سرخ در بستر جهاد في سبيل اللّه ك در فرهنگ اسلام شهادت ناميده مي شود، نه تنها آرماني در خور عقل وارسته و بلند پرواز انساني است، بلكه تجلّي شكوهمندي از عرصه عشق و جاودانگي در ساحت قرب الي الله است. در نظام ارزشي اسلام، شهادت معياري است كه ارزشهاي ديگر و اعمال صالح انسان با آن سنجيده مي شود و در طبقه بندي ارزشها، جايگاه بسي رفيع به آن اختصاص داده شده است. شهيد در جويباري از خون كه از كالبد خاكيش به راه مي افتد، چنان شستشو ميشود كه در يك لحظه، تمامي وجودش از همه آلودگيها و تعلقات مادي پاك مي گردد. و بالاخره «شهادت بالاترين آزمايشي است كه شهيد با موفقيت از آن مي گذرد و لذا در جنّت نعيم الهي جايگاه رفيعي براي او تضمين شده است.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.